راهی برای رفتن نفسی برای بریدن كوله بارم بر دوش مسافر میشوم گاهی... عشقی برای خواندن بغضی برای شكفتن خاطراتم در دست بازیچه میشوم گاهی... نگاهی در راه اعتمادی پرپر پاهایم خسته هوایی میشوم گاهی... فكرهای كوتاه صبری طولانی صدایی در باد زمستان میشوم گاهی... روزهای رفته ماه های مانده تقویم ام بی تاب دلم تنگ میشود گاهی... جای پایی سرد رد پایی گنگ در این سایه ی تنهایی چه بی رنگ میشوم گاهی...
نظرات شما عزیزان:
این میشوم گاهی..خیلی خیلی قشنگه
ایول
من هم...
قلمی شکسته دارم
با ذهنی اشفته
یک وبلاگ پر از
تراوشات ذهنی..
که بی ذوق هستند..
من هم..
آپ میشوم گاهی...
:-D
برچسبها: